برچسب : نویسنده : shearm بازدید : 256
چو شب شد جملگان در خواب رفتند
همه چون ماهیان در آب رفتند
دو چشم عاشقان بیدار تا روز
همه شب سوی آن محراب رفتند
تو اگر خويشِ مني
پيشِ مني
نيش چرا؟
ميكني قلب مرا عرصه تشويش چرا؟
اي كه آزار مرا مشيِ مداوم كردي
من كه سرباز تو ام
مات چرا؟
كيش چرا؟
برچسب : خويشِ, نویسنده : shearm بازدید : 118
در آینه خود دیدم و یک قابِ شکسته
دلگیرم از آیینه از اینقدر شباهت...
رفتی تو و با شعر و غزل قبرِ خودم را
می کندم و می گفتم عزیزم به سلامت...
در شهر تو نارنج بدستان چه زیادند
دل خسته ام ای یوسف از این دردِ حسادت...
این خواب چه دانم که به صبحم برساند
ترسم که بخوابم برسم تا به قیامت
گر تو
گرفتارم کنی
من با گرفتاری خوشم …!
#مولانا
#زندگیتون..پر..از..این..گرفتاریا
برچسب : گرفتارم, نویسنده : shearm بازدید : 40